چهره موفق سوادآموزی 7
از کلاس های سوادآموزی و آموختن سواد تا مدیر مدرسه شدن..... گفتگو با چهره موفق سوادآموزی ، عباس یعقوبی معاون مدرسه ابتدائی ( آرمین افشارنژاد) در شهرستان بیرجند - خراسان جنوبی
به گزارش روابط عمومی سازمان نهضت سوادآموزی، به مناسبت فرارسیدن هفته معلم، گفتگویی دیگر تحت عنوان «چهرههای موفق سوادآموزی» با عباس یعقوبی معاون مدرسه ابتدائی ( آرمین افشارنژاد) شهرستان بیرجند - خراسان جنوبی انجام شده است که تقدیم می گردد:
اینجانب عباس یعقوبی فرزند علی از روستای بیماد بخش مرکزی شهرستان بیرجند میباشم که پس از گذراندن دوره سوادآموزی در مدرسه بزرگسالان ادامه تحصیل دادم و سیکل گرفتم و وارد آموزش و پرورش شدم. ابتدا مسئول دبیرخانه بودم و سپس به عنوان کارشناس امتحانات انجام وظیفه کردم. وقتی استان خراسان تفکیک شد به عنوان مسئول انبار در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان جنوبی مشغول شدم و سپس به عنوان کارشناس مسئول توزیع کتب درسی خدمت نموده و اکنون معاون مدرسه ابتدائی (آرمین افشارنژاد) در شهرستان بیرجند هستم. در حین خدمت نیز ادامه تحصیل دادم و مدرک کارشناسی امور تربیتی را اخذ نمودم.
-
دلیل اصلی بیسوادی شما در گذشته چه بوده؟ و مشوّقتان برای آمدن به کلاسهای سوادآموزی که بود؟ و نقطه شروع، انگیزه و علاقه مندی به سوادآموزی در شما چگونه، چه سالی و در چند سالگی تان ایجاد شد؟
دلیل اصلی بیسوادی بنده، نبود مدرسه در روستای محل زندگی و بعد مسافت زیاد با روستای مجاور که دارای مدرسه بود، میباشد. به همین دلیل ترک تحصیل نمودم و در کارهای کشاورزی و دامداری به خانواده کمک میکردم. با گذشت زمان و ارتباط بیشتر با جامعه احساس نیاز به داشتن سواد در من به وجود آمد و مشتاق ادامه تحصیل شدم. و در سن ۲۲ سالگی در کلاسهای نهضت سوادآموزی ثبت نام نمودم و موفق به گذراندن دوره پایانی نهضت شدم.
- نحوهٔ برخورد نزدیکان و دوستان و خانواده تان نسبت به باسوادشدن شما چگونه بود؟ وآیا بعد از باسوادشدن تغییر رفتاری خاصی را نسبت به خودتان احساس نمودید؟
وقتی با سواد شدم خانواده بسیار خوشحال بودند از اینکه میتوانستم بخوانم و بنویسم و در آن زمان که تازه تلفن ثابت در خانهها بود شمارهها را بگیرم. مردم روستا نیز وقتی من را میدیدند برای خواندن نامهها و گرفتن شماره تلفن از من کمک میخواستند.
- رضایتمندی خودتان از یادگیری سواد و تاثیر آن در زندگیتان چگونه است؟
بسیار خوشحالم که در آن زمان عطش علم و دانش در من به وجود آمد و توانستم با سواد شوم و خدا را بسیار شاکرم که به من نعمت خواندن و نوشتن عطا نمود جون معتقدم انسان بیسواد مانند یک انسان نابینا میباشد.
- میزان کارایی سواد در زندگی شخصی و اجتماعی تان را چگونه میبینید (فرزند داری، همسرداری، روابط اجتماعی و…)؟
سواد باعث پیشرفت انسان در زندگی میشود به خصوص در گذشته که با مدارک پایین میتوانستیم استخدام ارگانهای دولتی شویم و اگر من با سواد نمیشدم امروز در این جایگاه نبودم.
- آیا مشوّق کسی برای حضور در کلاسهای سوادآموزی بوده اید؟ و خودتان فرد بیسوادی را آموزش داده ید؟
افراد بسیار زیادی از مردم روستا، دوستان و آشنایان را ترغیب نمودم که در کلاسهای سوادآموزی شرکت کنند و با سواد شوند، چرا که وقتی از زبان کسی که خود روزی بیسواد بوده است و اکنون باسواد شده است بشنوند اهمیت سواد و علم آموزی را، تاثیر بیشتری دارد.
- آموزشیاری که شما از او سواد یاد گرفتید که بود؟ آیا هنوز هم با او ارتباط دارید؟
آموزشیاری که به من نعمت سواد آموخت، مرحوم مغفور آقای ابراهیمی بودند که خداوند ایشان را قرین رحمتش نماید.
هنگامی که در مدارس بزرگسالان درس میخواندم در درس علوم تجربی ضعیف بودم و سر جلسه امتحان رفتم کنار یک دانش آموز نشستم تا بتوانم با کمک وی به سوالات جواب دهم، اما مراقب امتحان متوجه شد و آن دانش آموز را جابجا نمود. آخر جلسه رفتم پیش مراقب و موضوع را به ایشان گفتم. ایشان نگاهی به برگه امتحانم کرد و گفت با توجه به سوالاتی که جواب دادهایدنمره قبولی را میگیرید. تمام سوالات علوم را با معلوماتی که از کلاسهای سوادآموزی و پدر و مادرم آموخته بودم جواب دادم. و از آن درس ۱۳.۵ گرفتم.
- خاطرهایاز روند یادگیری و سوادآموزی خودتان بفرمائید؟
زمانی که وارد کلاسهای سوادآموزی شدم اصلا فکر نمیکردم که روزی معلم شود. چرا که من فقط با این هدف ادامه تحصیل دادم که بتوانم بخوانم و بنویسم. اما لطف خدا شامل حال من شد و امروز در کسوت معلمی انجام وظیفه مینمایم. حتی یک دوره معلم کلاس شبانه نهضت سوادآموزی نیز بوده ام.
- زمانی که وارد کلاسهای نهضت سوادآموزی شدید فکر میکردید که خودتان یک روز معلم شوید؟
نهضت سوادآموزی باید احساس نیاز به سواد و علم آموزی را در بین جامعه مخاطب برانگیزد. البته امروز دیگر تعداد بیسوادان و کم سوادان بسیار کم شده است و کسانی که باقی ماندهاندبیشتر افراد معلول و آموزش ناپذیر هستند. نهضت سوادآموزی امروزه باید به آموزش سوادهای مورد نیاز افراد متناسب با سن و جنس و علاقه آنها بپردازد. مثلا در روستای محل زندگی من امروز اگر آموزش چگونگی بهره برداری بیشتر از محصول زرشک ارائه شود تمام مردم روستا با علاقه شرکت میکنند. همچنین زمان آموزش برای سوادآموزان باید دارای انعطاف باشد چرا که مردم روستا مشغول کار کشاورزی هستند و باید متناسب با محصول کشاورزی آنها کلاسها تشکیل شود. مثلا در روستای محل زندگی من از شهریور ماه تا پایان آبان ماه اوج کارشان میباشد و در این زمان رغبتی برای حضور در کلاس ندارند.
بعنوان یک چهره موفق در عرصه سوادآموزی و کسی که توانسته است پس از آموختن سواد ادامه تحصیل دهد و برای خود و جامعه فرد مفید و تاثیرگذاری باشد، الان برای جذب بیسوادان و ادامه کار نهضت سوادآموزی چه راهکارها و پیشنهاداتی را دارید؟
از بیسوادان دعوت میکنم از کلاسهای رایگان نهضت سوادآموزی استفاده نموده و با سواد شوند و به همین اکتفا نکنند و ادامه تحصیل دهند چرا که با توجه به محتوای کتب درسی دانش آموزان، والدین حتما باید در کنار فرزندانشان باشند و آنها را راهنمایی کنند. آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی با سعه صدر به آموزش بیسوادان و کم سوادان بپردازند چرا که سختترین نوع آموزش، آموزش بزرگسالان میباشد. مسئولین سوادآموزی قوانین دست و پا گیر برای آموزش سوادآموزی در نظر نگیرند. کار آموزش سوادآموزی باید در زمان، محل، محتوا، نوع آموزش و… دارای انعطاف باشد.